گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و چهارم
نکته ها و اشاره ها




و اینک که این فرزندان در راه مصر «. پدر ما در گمراهی است » : 1. در آیه هشتم این سوره آمده بود که فرزندان یعقوب گفتند
و این نشان میدهد که این مطلب در « تو در گمراهی قدیمی هستی » : هستند نیز میبینیم که گروهی در خانواده یعقوب میگویند
خاندان یعقوب شایع بوده و سخنان برادران یوسف به دیگر اعضاي خانواده (زن و فرزندان آنها) سرایت و آنان را نسبت به یعقوب
پیامبر علیه السلام گستاخ کرده است. 2. منظور آنان از گمراهی قدیم، همان محبت یعقوب به یوسف و ناراحتی او در فراق فرزند
است؛ یعنی اینان به یعقوب اشاره میکردند که تو هنوز در عالم خیالات غوطهوري و آنها را واقعیت میپنداري، و میگویی بوي
یوسف را از مصر میشنوم؛ بنابراین، مراد از ضلالت در این آیه گمراهی در عقیده نیست، بلکه گمراهی در تشخیص مسائل مربوط
صفحه 71 از 87
.«1» به یوسف است
آموزهها و پیامها
1. کار نیکان را قیاس از خود مگیر. (و در مورد کارهاي عجیب آنان شتابزده داوري نکنید.) 2. در برابر پدر گستاخی نکنید که
دیگران از شما فرا گرفته و به بزرگترها توهین میکنند. *** ، ص: 167 در آیه 96 به آوردن
فَلَمَّآ أَن جَآءَ الْبَشِیرُ أَلْقَیهُ عَلَی وَجْهِهِ فَارْتَدَّ » . پیراهن یوسف و تأثیر معجزهآساي آن در بینا شدن یعقوب اشاره شده و آمده است: 96
بَصِ یراً قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ؛ و هنگامی که بشارتگر آمد، آن (پیراهن) را بر صورت او افکند، پس بینا شد!
«! آیا به شما نگفتم در واقع من چیزي را که [شما] نمیدانید، از (جانب) خدا میدانم » : (یعقوب) گفت
نکتهها و اشارهها
1. هنگامی که کاروان از مصر حرکت کرد، و پیراهن یوسف را با خود آورد یعقوب بوي آن را استشمام کرد و حدود ده روزي که
شکیبایی دشواري پیشه کرد، تا اینکه روزي ندا دادند کاروان کنعان از مصر آمد و فرزندان یعقوب بر ،«1» کاروان در راه بود
خلاف گذشته، شادمان وارد شهر شدند و همگی به سوي خانه پدر حرکت کردند، ولی قبل از هر کس مژده دهنده و آورنده
پیراهن یوسف خود را به پدر رساند و پیراهن را بر صورت او افکند. یعقوب که بوي آشناي یوسف را استشمام کرد، یک لحظه
احساس کرد تمام وجودش روشن شده و گرد اندوه از چهرهاش رخت بر بسته است و ناگهان دریافت چشمان بیفروغش جان
که یعقوب نابینا شده بود و به تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)، «2» تازهاي یافته و همه جا را میبیند. 2. از آیات قرآن استفاده میشود
ج 24 ، ص: 168 گونهاي معجزهآسا بینا گردید. برخی مفسران احتمال دادهاند که چشم او ضعیف شده بود و با هیجانی که به او
3. از این آیه استفاده میشود که لباس و چیزهاي مربوط به پیامبران و اولیاي .«1» دست داد، دید چشمانش به حالت قبلی باز گشت
الهی، میتوانند تأثیرات فوق العادهاي داشته باشند و از این رو است که شیعیان در حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم
السلام و اولیاي الهی تبرّك میجویند.
آموزهها و پیامها
1. پایان شب سیه سفید است. 2. عاشق را با بوي معشوق درمان کنید. 3. سرچشمه علم پیامبران، علم الهی است. *** در آیه 97 و
قَالُواْ یأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ » . 98 به توسّل جستن برادران یوسف به یعقوب پیامبر و پاسخ مثبت او اشاره شده و آمده است: 97 و 98
اي پدر ما! آمرزش پیامدهاي (گناهان) مان را » : إِنَّا کُنَّا خطِئِینَ* قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ (فرزندان) گفتند
در آینده از پروردگارم، براي شما طلب آمرزش میکنم؛ که تنها او بسیار » : یعقوب) گفت ) *«. براي ما بخواه، که ما خطاکار بودیم
، ص: 169 «. آمرزنده [و] مهرورز است
نکتهها و اشارهها
1. هنگامی که برادران یوسف از سفر سوم مصر بازگشتند و پیراهن یوسف را براي پدر آوردند و چشمان او فروغ تازهاي یافت،
همگی شادمان شدند، ولی فرزندان یعقوب به یاد گذشته خود و آزارهایی افتادند که نسبت به یوسف و پدر روا داشته بودند؛ از
این رو، به فکر توبه و اصلاح خود افتادند و از یعقوب پیامبر علیه السلام خواستند که براي آنان طلب آمرزش کند. 2. برادران
یوسف با آنکه میتوانستند خودشان استغفار کنند، ولی از پدر خواستند براي آنان آمرزش بخواهد و پدر نیز این خواسته آنان را
صفحه 72 از 87
پذیرفت. 3. از این آیات استفاده میشود که تقاضاي استغفار از دیگري با توحید منافات ندارد، بلکه توسّل به پیامبران الهی راهی
و از این رو است که شیعیان به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام توسل میجویند و از «1» ، براي رسیدن به آمرزش و لطف خداست
آنان میخواهند که براي گناهانشان آمرزش بخواهند. 4. از این آیه استفاده میشود که یعقوب پیامبر علیه السلام روحی همچون
اقیانوس داشت که نه تنها از فرزندانش انتقام نگرفت و آنان را سرزنش نکرد، بلکه به آنان وعده داد که به زودي براي آنها از خدا
آمرزش بخواهد. 5. در احادیث متعددي از امامان معصوم علیهم السلام آمده است که حضرت یعقوب علیه السلام استغفار و دعا
سحرگاهان وقت » : براي فرزندان را تا سحر روز جمعه تأخیر انداخت؛ از این رو، از قول پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است
، ص: 170 «2» «. مناسبی براي دعا و استغفار است
آموزهها و پیامها
. 1. براي آمرزش بهتر گناهان، به اولیاي الهی و پدر خویش توسّل جویید و از آنان بخواهید که براي شما طلب آمرزش کنند. 2
شایسته است پدر نسبت به فرزندانش گذشت داشته باشد و براي خطاهاي آنان در وقت مناسب (سحر) دعا کند. 3. طلب دعا و
. توسّل به اولیاي الهی جایز است. *** در آیه 99 به ورود خاندان یعقوب به مصر و استقبال یوسف اشاره شده و آمده است: 99
فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَی یُوسُفَ ءَاوَي إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْ رَ إِن شَآءَ اللَّهُ ءَامِنِینَ؛ و هنگامی که بر یوسف وارد شدند، پدر و مادرش را »
«. اگر خدا بخواهد با امنیت وارد مصر شوید » : در آغوش گرفت، و گفت
نکتهها و اشارهها
1. برادران یوسف چهار بار به مصر سفر کردند؛ نخست براي تهیه آذوقه بدون حضور بنیامین و بار دیگر، با همراهی بنیامین و براي
تهیه آذوقه که به گرفتار شدن بنیامین انجامید و بار سوم، براي یافتن یوسف و بنیامین آمدند که به شناسایی او انجامید. و بار چهارم
آوي در اصل به معناي » که خاندان یعقوب به همراه پدر به مصر آمدند و یوسف در خارج از شهر از آنان استقبال کرد. 2. واژه
انضمام چیزي به چیزي دیگر و در اینجا، کنایه از به آغوش کشیدن است؛ یعنی یوسف پس از سالها دوري، پدر و مادرش را در
یوسف گفت: داخل مصر » : 3. از اینکه در این آیه آمده است آغوش گرفت. ، ص: 171
روشن میشود که یوسف براي استقبال از پدر و مادر تا بیرون دروازه شهر آمده بود و پذیرایی مقدماتی را در آنجا انجام «. شوید
داد. 4. یوسف هنگام استقبال، از میان تمام نعمتها به مسئله امنیت اشاره کرد؛ زیرا امنیت شرط بهرهمندي از همه نعمتهاست؛ به
سخن دیگر، اگر امنیت از بین برود، دیگر مواهب مادي و معنوي نیز به خطر میافتد و تلاشهاي فردي و اجتماعی کم نتیجه یا
از آن سخن گفت؛ یعنی اشاره میکند که امنیت « ان شاء اللَّه » بینتیجه میماند. 5. مسئله امنیت آنقدر حساس است که یوسف با
هست، ولی مشروط به خواست خداست. 6. یوسف با یادآوري امنیت مصر، اشاره کرد که مصر امروز، مصر فرعونها و طاغوتهاي
خودکامه و جنایتکار نیست، بلکه با آمدن یوسف محیطی امن به وجود آمده است. 7. از ظاهر این آیه و برخی احادیث استفاده
که مادر یوسف در کودکی از «1» میشود که پدر و مادر یوسف هر دو وارد مصر شدند، ولی از برخی احادیث به دست میآید
تفسیر قرآن مهر (ویژه .«2» دنیا رفته و یعقوب با خاله یوسف ازدواج کرده بود، و خالهاش به عنوان نامادري همراه پدر به مصر آمد
جوانان)، ج 24 ، ص: 172
آموزهها و پیامها
شرط مهم یک منطقه مسکونی است. *** در « امنیت » . 1. اگر در اوج قدرت قرار گرفتید، احترام به پدر و مادر را فراموش نکنید. 2
صفحه 73 از 87
آیه 100 به احترام متقابل خاندان یعقوب، و سخنان نغز یوسف که با یادآوري تعبیر خواب و گذشته سخت خویش همراه است،
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّداً وَقَالَ یأَبَتِ هذَا تَأْوِیلُ رُءْییَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّاً وَقَدْ » . اشاره شده و آمده است: 100
أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَآءَ بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَزَغَ الشَّیْطنُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَآءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ
اي» : الْحَکِیمُ؛ و پدر و مادرش را بر تخت بر نشانید؛ و به خاطر او (براي شکر خدا) سجدهکنان (بر زمین) افتادند؛ و (یوسف) گفت
پدر [من این تعبیر خواب من است که از پیش (دیده بودم) که پروردگارم آن را تحقّق بخشید؛ و به من نیکی کرد آنگاه که مرا از
زندان خارج ساخت، و شما را از بیابان (کنعان به مصر) آورد، بعد از آنکه شیطان، بین من و بین برادرانم فساد کرد! در حقیقت
«. پروردگارم نسبت به آنچه میخواهد [پیوسته لطف کننده است؛ [چرا] که تنها او دانا [و] فرزانه است
نکتهها و اشارهها
1. یوسف بزرگوارانه از مشکلات گذشته خود سخن گفت؛ او مشکل زندان مصر را بیان کرد، ولی سخنی از چاه کنعان به میان
یعنی مق ّ ص ر را معرفی نکرد. تفسیر قرآن مهر «. شیطان میان من و برادرانم فسادانگیزي کرد » : نیاورد و فقط به صورت سربسته گفت
به معناي وارد شدن در کاري به قصد فساد است. این تعبیر در آیه نشان میدهد که « نَزَغَ » 2. واژه (ویژه جوانان)، ج 24 ، ص: 173
وسوسههاي شیطانی، در اختلافات خانوادگی نقشی مهم برعهده دارد؛ البته وسوسههاي شیطان انسان را مجبور نمیکند، و تصمیم
یاد « بیابان » که محل زندگی حضرت یعقوب و خاندانش بود، با عنوان « کنعان » 3. در این آیه از .«1» گیرنده نهایی خود انسان است
معناي وسیعی دارد و شامل هر گونه خضوع و « سجده » 4. واژه .«2» شده است تا نشان دهد تفاوت تمدن مصر با کنعان بسیار است
تواضع میشود و در اصطلاح، به معناي بر خاك افتادن است. سجده براي پرستش، مخصوص خداست و براي هیچ کس دیگر جایز
نیست. 5. مفسران درباره سجده پدر و مادر یوسف چند دیدگاه دارند: الف- برخی برآنند که سجده آنان به جهت عظمت موهبت
.«3» یوسف و براي شکر خدا بوده است. ب- برخی دیگر بر این باورند که سجده آنان همان تعظیم و احترام به یوسف بوده است
، ج- برخی نیز معتقدند سجده آنان براي خدا بود، ولی یوسف را همچون قبلهاي قرار دادند.
مناسبتر باشد. 6. یوسف «1» ، ص: 174 به نظر میرسد دیدگاه اول که در برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام به آن اشاره شده
با اشاره به سجده پدر و مادرش گفت: این تعبیر خواب من است که پیشتر دیده بودم (منظور سجده کردن یازده ستاره و خورشید
و ماه بر او میباشد که در آیه 4 آمده است). 7. از این آیه استفاده میشود که گاهی تعبیر خواب، پس از چهل سال (یا بیشتر یا
کمتر) واقع میشود. 8. از این آیه استفاده میشود که یوسف پیامبر علیه السلام هنگامی که به حکومت مصر رسید، بر تخت
مینشست، این از آن رو است که معمولًا مردم اطراف فرمانروا جمع میشوند و لازم است او بر محل بلندي برود تا همه او را ببینند
و از سخنانش بهتر استفاده کنند؛ البته در دستگاههاي حکومتی طاغوتیان و پادشاهان، تختهاي زرین و باشکوه میسازند و بر مردم
فخرفروشی میکنند، ولی به طور مسلم یوسف اینگونه نبوده است.
آموزهها و پیامها
1. در هر مقامی هستید به پدر و مادر خود احترام کنید. 2. احترام به حاکمان الهی و بر حق، نیکو است. 3. براي سپاسگزاري از
نعمتها، سجده شکر به جا آورید. 4. تعبیر برخی خوابها، دیریاب است. 5. با خطاکاران جوانمردانه سخن گویید. 6. شیطان به
دنبال فسادانگیزي بین برادران است. 7. کارها با لطف خدا سامان میگیرد. *** ، ص: 175 در
رَبِّ قَدْ ءَاتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ » . آیه 101 به سخنان یوسف درباره یادآوري نعمتهاي الهی و دعاهاي او اشاره شده و آمده است: 101
وَعَلَّمْتَنِی مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّموتِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِّیِ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِی بِالصلِحِینَ؛ پروردگارا! بیقین
صفحه 74 از 87
(بهرهاي) از فرمانروایی (مصر) را به من دادي، و از (دانش) تعبیر خوابها به من آموختی، [اي آفریننده و] شکافنده آسمانها و
«! زمین! تو در دنیا و آخرت سرپرست منی؛ مرا مسلمان بمیران؛ و مرا به شایستگان ملحق نما
نکتهها و اشارهها
1. یوسف در میان نعمتهاي الهی که خدا به او داده بود، بر دانش تعبیر خواب تکیه کرد و آن را در کنار حکومت مصر قرار داد،
و این نشان دهنده اهمیت دانش در نظر پیامبران الهی است. 2. جالب این است که یوسف از خدا نمیخواهد حکومت او استمرار
یابد، بلکه از او میخواهد نیک فرجام بوده و مسلمان بمیرد و با شایستگان باشد و این عاقبتنگري یوسف را نشان میدهد. 3. البته
یوسف از خدا تقاضاي مرگ نکرد، بلکه از خدا خواست حالت او در هنگام مرگ نیکو باشد و با حالت تسلیم به خدا از دنیا برود.
یعنی خدا براي پرورش و تربیت بندگان، حکومت را «2» ؛ 4. از این آیه استفاده میشود که حکومت از شئون ربوبیّت خداست «1»
به بندگان شایسته خود عطا میکند. ، ص: 176
آموزهها و پیامها
1. به یاد نعمتهاي الهی باشید و حکومت و دانش خود را از خدا بدانید. 2. فرمانروایان به یاد داشته باشند که خدا سرپرست و
. مولاي آنان است. 3. قبل از دعا کردن، خدا را با نامهاي نیکوي مناسب ستایش کنید. 4. به فکر فرجام کار خویش باشید. 5
مسلمان مردن و با شایستگان بودن ارزش است. *** در آیه 102 به وحیانی بودن و نکات غیبی سرگذشت یوسف اشاره شده و
ذلِکَ مِنْ أَنبَآءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ؛ این [مطالب از خبرهاي » . آمده است: 102
بزرگ غیب است که آن را به سوي تو وحی میکنیم؛ و نزد آن (برادر) ان نبودي، هنگامی که تصمیم جمعی بر کارشان گرفتند،
«. در حالی که آنان فریبکاري میکردند
نکتهها و اشارهها
1. این آیه اشاره دارد که داستان یوسف علیه السلام ریشه وحیانی دارد؛ زیرا نکتههاي ظریفی را بیان کرده که اگر خداي متعال بیان
نمیکرد، هیچ کس از آنها آگاهی نداشت. 2. این آیه اشاره دارد که داستان یوسف علیه السلام در تورات و تاریخ به صورت
کامل بیان نشده است؛ زیرا برخی ریزهکاريهاي مجالس خصوصی آنان، مانند تصمیم جمعی برادران یوسف را جز خود آنان
کسی نمیدانست، و طبیعی است که آنها نیز براي حفظ آبروي خود، آن را براي کسی بیان نکرده بودند و در هیچ کتاب تاریخی
ثبت نشده بود. ، ص: 177
آموزهها و پیامها
1. پیامبران از راه وحی با غیب آشنا میشوند. 2. قصههاي قرآن را اخبار غیبی بدانید (نه داستانهاي غیرواقعی و اساطیري) *** در
وَمَآ أَکْثَرُ النَّاسِ » . آیه 103 به اشتیاق پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و بیایمانی بیشتر مردم اشاره شده و آمده است: 103
«. وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ؛ و بیشتر مردم مؤمن نمیشوند، و گرچه (بر ایمان آوردنشان) حریص باشی
نکتهها و اشارهها
2. این «1» . اشاره دارد که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حرص و علاقه شدیدي به ایمان آوردن مردم داشت « حَرَصْتَ » 1. تعبیر
صفحه 75 از 87
آیه اشاره دارد که گاهی برنامه و راهنما وجود دارد، ولی زمینه و قابلیت در برخی مردم وجود ندارد؛ از این رو، تلاش و علاقه
پیامبر صلی الله علیه و آله نیز بیثمر میماند و بیشتر مردم ایمان نمیآورند. 3. از این آیه و آیات مشابه استفاده میشود که در نظر
قرآن، اکثریت، میزان حقانیّت نیست، بلکه اکثریت مردم معمولًا مورد انتقاد قرآن هستند؛ البته در اینجا اکثریت بیایمان جامعه
بشري مقصود است. 4. این آیه نوعی دلداري براي پیامبر صلی الله علیه و آله است که اگر اکثر مردم ایمان نیاوردند، ناراحت و
مأیوس نشود. ، ص: 178
آموزهها و پیامها
1. اکثریت مردم، بیایمان خواهند ماند. 2. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دلسوز مردم بود. 3. آموزه سوم این آیه براي مبلغان
دینی آن است که در هدایت مردم زیادتر از حد حریص نباشند، زیرا هیچ گاه همه آنها ایمان نخواهند آورد. *** در آیه 104 به
وَمَا تَسْئَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ » . خدمات رایگان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بشریت اشاره شده و آمده است: 104
«. لِّلْعلَمِینَ؛ و هیچ پاداشی بر این (رسالت) از آنان نمیخواهی؛ این (قرآن) جز یادآوري براي جهانیان نیست
نکتهها و اشارهها
1. قرآن کریم بارها درباره پیامبران الهی یادآور شده که آنان پاداشی از مردم نخواستهاند، و اینک در این آیه بر رایگان بودن
هدایت قرآن و دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تأکید شده است. 2. اینکه پیامبران الهی پاداشی از مردم نمیخواهند، شاهد
حقانیّت و راستی آنان است؛ زیرا معمولًا مدعیان دروغین مقامات الهی براي جلب منافع یا کسب مقامات اجتماعی دست به قیام
میزنند؛ اما پیامبران راستین پاداش خدمات خود را تنها از خدا میخواهند. 3. در این آیه یادآور شده که پیامبران الهی به عنوان
مبلّغان دین مناعت طبع داشتند و از مردم درخواستی نمیکردند، ولی این بدان معنا نیست که مردم وظیفهاي در برابر مبلّغان دین
4. یکی از نامهاي قرآن کریم، ندارند و یا سهمی از بیت المال به آنها نمیرسد. ، ص: 179
است؛ زیرا قرآن یادآور آیات الهی است و بشریت را به گذشته و آینده تاریخ خود میبرد و عوامل سقوط و عزّت انسانها را « ذِکْر »
یادآور میشود. قرآن یادآور صفات الهی و عظمت هستی است و نعمتهاي الهی در دنیا و صحنههاي رستاخیز را به یاد انسان
5. از این آیه استفاده میشود که پیام قرآن براي همه مردم جهان است و رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «1» . میآورد
مخصوص جزیرة العرب یا نژاد عرب نیست، بلکه رسالت او جهانی است که از نقطهاي خاص و با کمک تعدادي اندك آغاز شد و
تا قیامت براي همه مردم ادامه مییابد.
آموزهها و پیامها
1. مبلّغان مذهبی در برابر خدمتهاي فرهنگی خود به مردم، از آنها مزدي نمیخواهند. 2. پیام قرآن و رسالت پیامبر اسلام صلی
. الله علیه و آله جهانی است. *** در آیه 105 به بیتوجهی مردم به نشانههاي الهی در پهنه هستی اشاره شده و آمده است: 105
وَکَأَیِّن مِّنْ ءَآیَۀٍ فِی السَّموتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ؛ و چه بسیار نشانهاي (از خدا) در آسمانها و زمین است که »
، ص: 180 «. بر آنها میگذرند، در حالی که آنان از آنها روي گردانند
نکتهها و اشارهها
1. اگر انسان به غوغاي حیات و زندگی در گیاهان، حیوانات، انسانها و ستارهها و این همه نقش شگفتآور بر در و دیوار وجود
صفحه 76 از 87
توجه کند، هر یک را معلول و نشانهاي از کردگار هستی خواهد یافت؛ آري! این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که
فکرت نکند نقش بود بر دیوار (سعدي) 2. این آیه با توجه به آیات قبل اشاره دارد که اگر بیشتر مردم به آیات قرآن و رسالت
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان نمیآورند، تعجب ندارد؛ زیرا آنان به این همه آیات و نشانههاي آفرینش نیز توجهی
3. این آیه به لجاجت برخی انسانها اشاره دارد؛ آنان که از نشانههاي خدا غافل نیستند، بلکه میدانند و میبینند، ولی .«1» نمیکنند
از آنها روي بر میتابند و اعراض میکنند و این از غفلت خطرناكتر است. 4. مقصود از مرور بر نشانههاي الهی در آسمانها، یا
کنایه از مشاهده آنهاست و یا منظور مرور واقعی انسانها از راه حرکت زمین است؛ یعنی ما بر اساس دید کاذب خود گمان
میکنیم که آسمانها و ستارهها بر ما عبور میکنند، در حالی که بر اثر حرکت وضعی و انتقالی زمین، ما بر ستارهها و آسمانها
تفسیر قرآن مهر (ویژه .«2» مرور و عبور میکنیم؛ از این رو است که برخی مفسران، این آیه را اشاره به حرکت زمین دانستهاند
جوانان)، ج 24 ، ص: 181
آموزهها و پیامها
1. با مطالعه در آسمانها و زمین، جلوهها و نشانههاي خدا را ببینید. 2. انسانهاي لجوج نسبت به آیات الهی در پهنه هستی،
وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُّشْرِکُونَ؛ » . بیتوجهاند. *** در آیه 106 به شرك مخفی بیشتر مؤمنان اشاره شده و آمده است: 106
«. و بیشترشان به خدا ایمان نمیآورند، جز در حالی که آنان مشرکند
نکتهها و اشارهها
و یا منظور ،«1» در این آیه یا برخی مشرکان هستند که به ظاهر ایمان آوردهاند و منافقانه عمل میکنند « مُشرکون » 1. مقصود از
است؛ یعنی کسانی که برخی مراتب ضعیف ایمان و برخی مراحل خفی شرك را با هم دارند؛ البته این احتمال نیز « شرك خفی »
به معناي شریک قرار دادن براي چیزي، گاه به صورت شرك جَلیّ و روشن « شِرْك » هست که هر دو معنا مقصود آیه باشد. 2. واژه
است، مانند دوگانهپرستان که آشکارا براي خدا شریک قرار میدهند،- و اینگونه افراد کافر به شمار میروند- و یا به صورت
شرك خَفی و غیر آشکار است که مؤمنان، گرفتار اینگونه شرك میشوند، ولی از حوزه اسلام خارج نشده و کافر به شمار
نمیآیند. 3. مؤمن خالص کسی است که غیر خدا هیچ معبودي در دل او نباشد، و ، ص: 182
آن است که « شرك خفی » گفتار و اعمال او براي خدا باشد و تنها از خدا فرمان برد و بنده طاغوت و هواي نفس خود نگردد، ولی
انسان، غیر خدا را مؤثر حقیقی بداند و از غیر او اطاعت کند (در حالی که فرمان او در راستاي دستورهاي الهی نیست.) 4. در
نوعی « ریاکاري » و در برخی احادیث «1» «. شرك از حرکت مورچه نیز پنهانتر است » : روایاتی از امام صادق علیه السلام آمده است
5. در روایاتی دیگر آمده است: منظور از شرك در این جا آن چنان نیست که به حد کفر «2» . شرك کوچک قلمداد شده است
برسد، و براساس برخی احادیث، منظور شرك نعمت است؛ یعنی از خدا موهبتی به انسان برسد، ولی او بگوید این نعمت از فلان
6. در تفسیر این آیه، در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است: .«3» کس به من رسیده است و اگر او نبود من درمانده میشدم
منظور از این آیه شرك در اطاعت است نه شرك در عبادت، و گناهانی که مردم مرتکب میشوند، شرك اطاعت است؛ زیرا در »
«4» «. آنها از شیطان پیروي میکنند و بدین جهت، در اطاعت خدا شریکی قائل میشوند
آموزهها و پیامها
1. بیشتر مؤمنان به شرك خفی گرفتار میشوند. 2. مواظب باشید به دام شرك خفی که ناخواسته و نادانسته انسان را در خود گرفتار
صفحه 77 از 87
میکند، نلغزید. *** ، ص: 183 در آیه 107 با یادآوري رستاخیز و عذاب الهی، به مردم چنین
أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِیَهُمْ غشِیَۀٌ مِّنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَۀُ بَغْتَۀً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ؛ و آیا در امانند از اینکه » . هشدار داده شده است: 107
عذاب فراگیر خدا به آنان در رسد، یا ساعت [قیامت ناگهان برایشان فرا رسد، در حالی که آنان (با درك حسّی) متوجه
«!؟ نمیشوند
نکتهها و اشارهها
است، و در اینجا مقصود بلا و مجازاتی است که همه بدکاران را فرا میگیرد. 2. واژه « پوشنده و پوشش » به معناي « غاشیه » 1. واژه
« ساعۀ » به معناي مقداري از زمان است، ولی در قرآن اغلب به معناي رساخیز میآید. البته این احتمال نیز وجود دارد که « ساعۀ »
.«1» کنایه از حوادث هولناك قیامت همچون زلزله و صاعقه باشد
آموزهها و پیامها
1. ممکن است عذاب الهی یا رستاخیز، به صورت ناگهانی آغاز شود. 2. هیچ کس خود را از عذاب الهی در امان نداند. ***
قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُواْ إِلَی اللَّهِ عَلَی » . درآیه 108 بهراه توحیدي وآگاهانه پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروانش اشاره شده است: 108
این راه من است! که من و هر کس مرا پیروي میکند، با » : بَصِ یرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحنَ اللَّهِ وَمَآ أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛ (اي پیامبر) بگو
، «. شناخت، (مردم را) به سوي خدا فرا میخوانیم؛ و خدا منزّه است و من از مشرکان نیستم
ص: 184
نکتهها و اشارهها
1. این آیه، خط مشی پیامبر صلی الله علیه و آله و پیروان او را مشخص میسازد که همان توحید و دعوت به سوي خداست و پیامبر
صلی الله علیه و آله وظیفه دارد این خط مشی را به صراحت اعلام کند. 2. یکی از ویژگیهاي رهبران راستین آن است که با
صراحت برنامه و هدف خود را بیان میکنند، بر خلاف رهبران دروغین که اهداف و برنامههاي خود را با ابهام بازگو مینمایند تا
3. از این آیه استفاده میشود که هر مسلمانی باید همچون پیامبر اسلام صلی .«1» بتوانند انحرافهاي خود را پوشانیده و توجیه کنند
در اصل به معناي بینایی و در این جا « بصیرت » الله علیه و آله، دیگران را با گفتار و کردارش به سوي خدا فرا خواند. 4. واژه
شناخت همراه با یقین است که اساس دعوت پیامبران الهی را تشکیل میدهند؛ یعنی فراخوان پیامبران بر اساس تقلید نیست، بلکه با
آگاهی و شناخت و یقین به سوي خدا دعوت میکنند، و حقانیّت این راه براي پیامبر و رهروان راستین او روشن شده است و از این
رو است که به باور برخی مفسران، منظور آیه همه پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیستند، بلکه تنها پیروان خالص و با
5. در برخی روایات از امام باقر علیه السلام آمده است: مقصود از پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله در .«2» بصیرت را شامل است
، ص: 185 البته اینگونه «3» . این آیه، امام علی علیه السلام و جانشینان آن حضرت هستند
روایات مصداقهاي کامل پیروان پیامبر صلی الله علیه و آله را بیان میکند، ولی مفهوم آیه منحصر به این موارد نیست.
آموزهها و پیامها
1. رهبران الهی به سوي خدا دعوت میکنند (نه به سوي خود). 2. راه و هدف رهبران الهی روشن است و با صراحت اعلام
میشود. 3. راه پیامبران و رهروان آنان، آگاهانه و بابصیرت است. 4. رهروان پیامبران وظیفه دارند مردم جهان را به سوي خدا فرا
صفحه 78 از 87
وَمَآ أَرْسَلْنِا مِن قَبْلِکَ إِلَّا » . خوانند. *** در آیه 109 به رادمردان عرصه وحی و فواید جهانگردي اشاره شده و آمده است: 109
رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَي أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عقِبَۀُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَوْاْ أَفَلَا
تَعْقِلُونَ؛ و پیش از تو نفرستادیم، جز مردانی از اهل آباديها که به سوي آنان وحی میکردیم؛ پس آیا در زمین گردش نکردهاند،
تا بنگرند، چگونه بوده است فرجام کسانی که پیش از آنان بودند؟ و حتماً سراي آخرت براي کسانی که خودنگهداري (و
«!؟ پارسایی) کردند بهتر است؛ پس آیا خردورزي نمیکنید
نکتهها و اشارهها
1. در این آیه اشاره شده که پیامبران قبلی نیز همچون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرشته نبودهاند، بلکه رادمردانی از جنس
انسان بودهاند. تا بتوانند براي ، ص: 186 بشریت الگوي عقیدتی و رفتاري خوبی باشند. 2. در
ولی در «1» ، قرآن آمده است که به زنان بزرگی همچون مریم علیهما السلام و مادر حضرت موسی علیهما السلام وحی شده است
این آیه اشاره شده که رسولان الهی، مرد بودهاند نه زن. این تعبیر یا اشاره به آن است که آنان، زنانِ ناشناخته نبودند بلکه مردانی
و یا اشاره به آن است که وظیفه خطیر رسالت و مشقّتهاي آن تنها «2» ، بودند که با شما زندگی میکردند و آنها را میشناختید
القُري در لغت به معناي هرگونه » بر عهده مردان گذاشته میشده که امکان مبارزه و هجرت براي آنان فراهم بوده است. 3. واژه
شهر و آبادي است. این تعبیر شاید اشاره باشد به این که پیامبران الهی برخاسته از مردم شهرها و روستاها و به فرهنگ، تمدن و علم
4. قرآن کریم در آیات متعددي از جهانگردي سخن گفته و مردم را تشویق کرده است که بروند و آثار .«3» نزدیکتر بودهاند
5. در این آیه بیان شده که سراي .«4» باستانی گذشتگان و ویرانی قصرها و فرجام گردنکشان تاریخ را ببینند و درس عبرت بگیرند
آخرت براي پارسایان و خویشتن داران بهتر است؛ زیرا سراي دنیا با مشکلات و دردها آمیخته و ناپایدار است، ولی اما سراي آخرت
از هرگونه رنج خالی و همراه لذّتهاي بهشتی است.
آموزهها و پیامها
2. جهانگردي کنید و 1. در عرصه وحی، رادمردانی (از جنس بشر) گام نهادهاند. ، ص: 187
از سرنوشت گذشتگان عبرت بگیرید. 3. خردورزي و تفکر کنید. 4. سراي آخرت براي پارسایان از (دنیا) بهتر است. *** در آیه
حَتَّی إِذَا اسْتَیْئَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ » . 110 به لحظات حساس مبارزات پیامبران و امدادهاي الهی اشاره شده و آمده است: 110
کُذِبُواْ جَآءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَشَآءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ؛ (فرستادن پیامبران ادامه یافت) تا آنگاه که فرستادگان (الهی از
ایمان آوردن مردم) ناامید شدند و دانستند که آنان تکذیب شدهاند، (در این حال) یاري ما بدیشان رسید؛ پس هر کس را که
«. خواستیم، نجات داده شد؛ و [لی سختی (مجازات) ما از گروه خلافکاران بازگردانده نشود
نکتهها و اشارهها
1. این آیه به یکی از سنتها و قوانین الهی اشاره کرده و میفرماید: امداد الهی به یاري فرستادگان خدا میآید؛ ولی مجرمان لجوج
راه نجاتی ندارند؛ زیرا پس از اتمام حجت، درهاي هدایت بسته شده و مجازات الهی حتمی گردیده است. 2. درباره این آیه چند
دیدگاه تفسیري وجود دارد: نخست آنکه پیامبران گمان بردند حتی گروه اندك مومنان نیز به آنان دروغ گفته و آنها را تکذیب
، ص: 188 براساس دومین تفسیر، مومنان در وعده «1» . میکنند و از این رو، مأیوس شدند
تفسیر سوم آن است که «1» . پیروزي پیامبران تردید کردند؛ خلاف باشد از این رو، پیامبران از ایمان آوردن آنان ناامید شدند
صفحه 79 از 87
پیامبران یقین کردند مخالفان خواهان حق نیستند و آنان را تکذیب میکنند؛ در نتیجه از این مردم ناامید شدند. به نظر میرسد
3. از «2» . است « یقین » در این مورد به معناي « ظن » تفسیر سوم با معناي لغوي آیه و سیاق آن تناسب بیشتري داشته باشد؛ زیرا واژه
این آیه استفاده میشود که پیامبران با آن همه مقاومت و تلاش مستمر، باز از برخی افراد لجوج، ناامید میشدند.
آموزهها و پیامها
1. هر گاه رسولان الهی از مردم ناامید شوند، امداد الهی فرا میرسد. 2. سنت الهی در حمایت از رهبران الهی و مجازات
خلافکاران است. *** در آخرین آیه سوره یوسف، به عبرت آموزي از سرگذشت پیامبران (و اقوام آنان) اشاره شده و آمده است:
لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِ هِمْ عِبْرَةٌ لِاولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَي وَلکِن تَصْدِیقَ الَّذِي بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِ یلَ کُلِّ شَیءٍ وَهُديً وَرَحْمَۀً » .111
لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛ بیقین در حکایتهاي آنان براي خردمندان عبرتی بود! (اینها) سخنی نبود ، ص:
189 که به دروغ نسبت داده شود؛ و لیکن مؤید آنچه (از کتابهاي الهی) که پیش از آن است، میباشد؛ و شرح هر چیزي (که مایه
«. سعادت) است؛ و رهنمود و رحمتی براي گروهی است که ایمان میآورند
نکتهها و اشارهها
در اصل به معناي عبور است؛ عبور از صحنهاي به صحنهاي دیگر؛ عبور از دیدنیها و شنیدنیها به نادیدنیها و « عبرت » 1. واژه
ناشنیدنیها! 2. این آیه به تمام بحثهاي گذشته این سوره اشاره دارد و فشردهاي از آنها را بیان میکند و محتواي این سوره و
سرگذشت یوسف و پیامبران دیگر را مایه عبرت و درسآموزي براي خردمندان میداند. 3. سرگذشت پیامبران از آن جهت
عبرتآموز است که آیینه خوشبختی و بدبختی انسانها و عوامل شکست و پیروزي آنهاست. این سرگذشتها عصاره تمام
تو «1» . تجربیات رهبران الهی و اقوام پیشین است؛ آیینه است که مشاهده آن عمر کوتاه بشر را به اندازه عمر بشریت طولانی میکند
نیز از قصههاي روزگار باستان گردي بخوان از بهر عبرت قصههاي باستانی (پروین) 4. در این آیه چند ویژگی براي آیات قرآن و
قصههاي آن بیان شده است که عبارتاند از: ، ص: 190 الف- سخنانی دروغین و ساختگی
نیستند، یعنی سرگذشتهاي واقعی بشر هستند نه افسانههاي ساختگی و خیالی. ب- کتابهاي الهی پیشین را تأیید میکنند؛ پس
قرینه صدق دارند. ج- بیان کننده همه مسائل مربوط به هدایت و سعادت انسان هستند. د- مایه هدایت انسانها به راه راست
میباشند. ه- رحمت الهی را براي مومنان به ارمغان میآورند. 5. در این آیه بیان شده که قرآن مایه هدایت و رحمت است، ولی
تنها کسانی که بدان ایمان دارند، از هدایت و رحمت آن بهرهمند میشوند؛ البته این به معناي استفاده از مراتب عالی هدایت قرآنی
است که بدون ایمان امکانپذیر نمیباشد. 6. در این آیه به رمز تأثیرگذاري و عبرتآموزي و جذابیت داستان یوسف و داستانهاي
دیگر قرآن اشاره و بیان شده است که اینها داستانهایی خیالی نیست، بلکه داستانهایی واقعی است که انسان را با حقایق آشنا
میکند و به همین جهت تاثیرگذارتر و جذابتر است. 7. در این آیه اشاره شده که قرآن شرح هر چیزي است؛ البته مقصود آن
نیست که تمام فرمولهاي علوم و فنون در قرآن آمده است، بلکه مراد آن است که قرآن کلیات مربوط به هدایت بشر را بیان کرده
، ص: 191 «1» . است که ایمان و عمل به آنها سبب سعادت دنیوي و اخروي بشر میشود
آموزهها و پیامها
. 1. از سرگذشت یوسف و پیامبران الهی درس عبرت بگیرید. 2. خردمندان و اهل اندیشه، از قصههاي قرآن پند میگیرند. 3
، ص: «1» . قصههاي قرآن، واقعی، هدایتگر، مایه رحمت و مؤید کتابهاي الهی پیشین است
صفحه 80 از 87
193
منابع